دوشنبه, اسفند ۰۷, ۱۳۹۱
نقـش كـردها در فرهنـگ و تمـدن مصـر
سیروان : سيداسماعيل حسيني - اخيرا در قاهره پايتخت مصر كتابي به چاپ رسيده با عنوان »كردهاي مصر در گذر زمان« كه به خدمات ارزنده كردها به فرهنگ و تمدن اسلامي و عربي به طور اعم و كشور مصر به طور اخص ميپردازد. اين كتاب را سه نويسنده معتبر به رشته تحرير درآوردهاند كه عبارتند از خانم »دريه عوني« روزنامه نگار معروف عرب كه مدت 27 سال در خبرگزاري فرانسه مشغول به كار بوده و تاكنون دو كتاب پيرامون مسئله كردها در خاورميانه به چاپ رسانده است، »محمود زايد« استاد دانشگاه الازهر در رشته تاريخ و متخصص امور كردها و نقش آنان در تاريخ معاصر و »مصطفي محمد عوض« استاد تاريخ و تمدن اسلامي در دانشگاه الازهر كه مطالعات گستردهاي در فرهنگ و تاريخ كردها دارد. كتاب كردهاي مصر در گذر زمان در 190 صفحه شامل يك مقدمه و هفت فصل به شرح ذيل ميباشد:
فصل اول: روابط مصر با كردها در عصر فراعنه
فصل دوم: كردهاي مصر پيش از تاسيس دولت ايوبيها
فصل سوم: كردهاي مصر در عصر ايوبيان
فصل چهارم: كردهاي مصر در عصر بردهداري
فصل پنجم: كردهاي مصر در عصر امپراطوري عثماني تا عصر محمدعلي پاشا خديو مصر و خاندان وي
فصل ششم: مشاهير كرد مصري در عصر جديد
و فصل هفتم: ديدارهاي ميداني و ملاقات حضوري با مشاهير كرد
آنچه در اين كتاب يك نكته مهم و قابل توجه است؛ روابط مصر در عصر فراعنه با امپراطوري ميتاني كردها در بين النهرين است كه با جنگ آغاز شد و به مصالحه انجاميد. امپراطوري ميتاني كردها در كردستان چندين سده پابرجا بوده است. اكنون نيز صحن كردها در دانشگاه الازهر مصر براي هر بازديد كننده از اين مركز اسلامي بزرگ جلوه خاصي دارد. در كتاب مذكور به نقش كردها در مقابله با تجاوز فرانسه به مصر در سالهاي 1798م تا 1801 م نيز پرداخته شده است.
در اين كتاب آمده است كردها در مصر تاريخ ساز بوده و نقش مهمي در تحولات و دگرگونيهاي اين كشور داشتهاند. بسياري از كردها در گذر زمان به مصر مهاجرت كرده و ارتباط با زادگاه و موطن اصلي خود را قطع كردهاند و فقط نامي از آنان باقي مانده است. از نسل همين كردهاي مهاجر بسياري از فرماندهان نظامي، كارمندان و مقامات عاليرتبه اداري، شعرا و ادبا، هنرمندان، فضلا و فقها برخاستهاند كه خدمات شايستهاي به كشور خوديعني مصر كردهاند؛ اما هويت كردي خود را هرگز نفي نكردهاند.
پژوهشگران و تحليل گران كرد معتقدند مصر در ميان كشورهاي عربي بيشترين روابط مستحكم و ديرينه را با كردها داشته و اين روابط ديرينه به قرن چهارم قبل از ميلاد ميان امپراطوري ميتاني كردها و پادشاهان فراعنه برميگردد. پس از فتح كردستان توسط سپاه اسلام و گرويدن كردها به دين مبين اسلام،كردها پابه مرحله جديد نهادند و با ديگر برادران مسلمان خود در پايه ريزي تمدن باشكوه اسلامي مشاركت فعالي داشتند. در طول تاريخ اسلام كردها در قالب گروههاي مختلف از تجار و بازرگانان گرفته تا سرداران سپاه و طلاب علوم ديني به خاك مصر قدم نهادند و تابعيت اين كشور را كسب كردند؛ بدون اينكه منكر كرد بودن خود باشند. كردستان را خط مقدم كشورهاي اسلامي دانستهاند زيرا دژ محكمي براي خلافت اسلامي در مقابله با روم بوده است. يكي از مشهورترين دژهاي آن دژ »كيفا« بوده كه تاريخ مفصلي دارد. كردها بنيانگذاران دولتهاي متعدد بودهاند از قبيل دولت مروانيها كه فردي به نام »احمد بن مروان« آن را تاسيس كرد و دولت ايوبيان كه به دست »صلاح الدين ايوبي« تاسيس شد. همچنين مصر جديد كه »محمدعلي پاشا« مشهور به محمدعلي كبير از كردهاي »ديار بكر« آن را تاسيس كرد.
يكي از چهرههاي برجسته كرد در مصر كه در عصر خود شهرت فراوان داشته »احمد بن ضحاك« است كه در زمان يكي از خلفاي فاطمي موسوم به »القادر بالله« سمتهاي مهمي در ارتش مصر داشته است. اين فرمانده كرد در شكست دادن سپاه روم هنگام حمله به قلعه »آفاميا« در نزديكي رود »العاصي« نقش بسزايي داشت. يكي ديگر از شخصيتهاي بارز مصر كه خدمات ارزندهاي در آن كشور داشته »ابوالحسن سيف الدين علي بن سالار« وزير »ظافر عبيدي« فرمانرواي مصر است. وي از كردهاي ايران و از عشيره زرزايي است. در سال 543 هجري سمت وزارت را بر عهده گرفته و تا زمان كشته شدن در سال 548 هجري مصادف 1152 ميلادي در اين سمت باقي مانده است. وي مدرسهاي براي شافعي مذهبان در شهر اسكندريه تاسيس و مساجد بسياري را در قاهره تعمير و بازسازي كرد.
فرمانروايان ايوبي نيز از كردهاي طايفه »روادي« در ايران هستند كه ساليان متمادي در مصر و سوريه و عراق فرمانروايي كرده و از سال 1171 ميلادي تا سال 1260م قدرت را در دست داشتهاند. بنيادگذار سلسله ايوبي فردي بوده ايوب نام كه فرماندهي سپاه »زنگي« را بر عهده داشته كه به خاطر رشادتهايش به سمت فرماندار تكريت و سپس دمشق منصوب شده است.
برادرش شيركو و فرزندش صلاح الدين -كه در تاريخ به صلاح الدين ايوبي شهرت دارد- در عصر فاطميان عهدهدار سمت فرماندهي بودهاند. صلاح الدين ايوبي (1138-1193) كه از وي زير عنوان يكي از قهرمانان جنگهاي صليبي نام برده ميشود، در سال 1169 وزير آخرين خلفاي فاطميان بود كه در سال 1171 سلسله فاطميان را برانداخت و مصر و شام را زير پرچم خود متحد كرد. سال 1174 به سلطان صلاح الدين ايوبي ملقب شد. در سال 1181 شهر »حلب« را تسخير كرد و قلمرو فرمانروايي خود را تا مناطق شمالي بين النهرين گسترش داد. وي جهاد عليه صليبيها را فرماندهي كرد و توانست در نبرد معروف »حطين« كه در سال 1187 ميلادي به وقوع پيوست قدس شريف را از چنگال آنان آزاد و به قلمرو جهان اسلام برگرداند.
محمدعلي پاشا بنيادگذار مصر جديد نيز اصالتا كرد است. برخي او را از كردهاي آلباني ميدانند. وي تحول بزرگي در مصر از لحاظ كشاورزي و صنايع نظامي و پيشرفتهاي علمي به وجود آورد و در اوايل قرن نوزدهم منشا تحولات بزرگي در آن كشور شد.
يكي از نوههاي وي بنام »امير محمدعلي« در سال 1949 در مصاحبه با مجله »المصور« مصر گفته بود ما در اصل از كردهاي ديار بكر تركيه هستيم كه به مصر مهاجرت كردهايم. در سال 1801 م فردي بنام »محمد كاشف بن اسماعيل بن علي« كه از كردهاي شمال عراق بود به ارتش والي مصر، محمدعلي پاشا ملحق شد. محمدعلي پاشا براثر شايستگي اين شخص او را در سال 1837 به سمت استاندار مدينه منوره منصوب كرد. پس از مرگ وي فرزندش »اسماعيل رشدي پاشا« برخي مناصب مهم دولتي را در مصر عهدهدار شد؛ از جمله رياست ديوان »خديوي« كه از مناصب مهم دولتي به شمار ميرفت. دو تن از فرزندان وي به نامهاي »عايشه تيمور« و »احمد تيمور« از نوابغ ادبيات مصر به شمار ميروند. دو تن از فرزندان احمد تيمور به اسامي محمد و محمود ستونهاي ادبيات و داستان نويسي در مصر بودهاند كه نام آنان در تاريخ ادبيات مصر به ثبت رسيده است.
كردها داراي صحن ويژهاي در دانشگاه الازهر مصر بودند كه به صحن طلاب كرد معروف بود. رواق كردها در الازهر به وسيله منابع وقفي 300 ساله اداره ميشد. اين رواق عبارت بود از يك محل بسيار وسيع شامل چندين غرفه براي خواب و استراحت و پختن غذا و كتابخانه. هزينههاي طلاب علوم ديني كرد در الازهر شامل پوشاك و خوراك و ديگر هزينهها توسط ثروتمندان و نيكوكاران و نيز از محل درآمد موقوفات تامين ميشد.
يكي از زنان نامدار كرد بنام »خاتون خان« از خاندان ايوبيان بخش عمدهاي از ثروت خود را وقف خدمت به علم و دين و احداث مدارس كرد. رواق كردها در دانشگاه الازهر مصر از محل درآمدهاي اين موقوفات تامين ميشد. صدها تن از علماي كرد از عراق و سوريه و تركيه و ايران و روسيه از اين دانشگاه فارغ التحصيل شده و به زادگاه خود بازگشتهاند. در قرن بيستم نوابغ و شخصيتهاي بزرگ كرد در مصر پابه عرصه وجود نهادند كه از پيشگامان نهضت اصلاحات و نيز فكر و انديشه و هنر و ادبيات در مصر و جهان عرب به شمار ميروند. امثال امام مصلح شيخ »محمد عبده«، متفكر معروف »قاسم امين«، اديب و نويسنده نامدار »عباس محمود المقاد«، ملك الشعرا »احمد شوقي«، قاري بيبديل جهان اسلام استاد مرحوم شيخ »عبدالباسط محمد عبدالصمد«، تحليلگران نامدار »حسن ظاظا«، »عامر عقاد« و »احمد امين«، خبرنگار و پژوهشگر معروف رسانهها دريه عوني كه در قاهره به مادر كردها معروف است، دو هنرمند هنرهاي تجسمي »ادهم و محمدسيف الدين وانلي«. از خوانندگان و هنرمندان معروف سينما و تلويزيون در مصر كه اصالتا كرد هستند ميتوان از »محمود مليجي«، »عادل ادهم«، »صلاح الدين سعدني«، »احمد رمزي«، »سعاد حسني« و خواهرش »نجات صغيره« و كارگردان بزرگ سينما »احمد بدرخان« و فرزندش علي و نيز »عمر خورشيدي« و شيرين و شربهان نام برد.
حضور كردها در جوامع امروز مصر
امروزه شمار زيادي از كردها در مصر زندگي ميكنند كه در مناطق مختلف اين كشور از اسكندريه تا اسوان در جنوب اين كشور پراكنده شدهاند. بسياري از اين كردها با مردم مصر قرابت سببي پيدا كرده اما هنوز زير عنوان كردهاي مصر شناخته ميشوند. بسياري از آنان از مقامات عاليرتبه و از نخبگان مصر به حساب ميآيند كه در ميان آنان نويسنده، روزنامهنگار، حقوقدان، هنرمند، مديران كل و روساي ادارات ديده ميشوند. خانوادههاي بسياري از كردها در »صعيد« مصر مستقر هستند و چندين جمعيت كردي نيز در كوي »شبرا« در قاهره تحت عنوان كردهاي مقيم قاهره زندگي ميكنند كه كردهاي صعيد مصر آن جمعيتها را تاسيس كردهاند. از جمله خانوادههاي معروف كرد در مصر خانواده تيمور پاشا، بدرخانيها، اورفلي، ظاظا (زازا)، كردي، وانلي، عوني، خورشيد، آغا، شوقي و امين... الخ را ميتوان نام برد. برخي از روستاهاي مصر نيز نام كرد برخود دارند مانند »كفر اكراد« و »مينه الكردي« و »قريه الكردي« و ...
مهاجرت كردها به شهرهاي بزرگ مصر مانند قاهره، اسكندريه، اسيوط و ديگر شهرها بزرگ آن كشور با انگيزه خدمت، تحصيل، تجارت و مشاغل آزاد صورت گرفته است. در حال حاضر بزرگترين محلات كردنشين در شهر قاهره محله شبراست اما در مجموع تعداد كردهاي ساكن در شهرها و روستاهاي مصر بالغ بر بيست هزار تن هستند.
دريه عوني نويسنده و روزنامهنگار معروف مصري كه قبلا از وي نام برده شد معتقد است كلمه (الزمالك) كه نام يك محله معروف و پيشرفته در مصر است در اصل يك واژه كردي به معني ييلاق و محل خوش آب و هوا براي سكونت پادشاهان است. الزمالك اقامتگاه تابستاني پادشاهان ايوبي در زمان حكمراني آنان بر مصر بوده است.
الزمالك هم اكنون نيز نام يكي از تيمهاي معروف فوتبال مصر است. واژه (زما) در زبان كردي به معني سرما و (زماك) به معني محلي كه آفتاب نميخورد، جاي هميشه سايه در كوه ميباشد. بنابراين احتمال دارد اين كلمه در اصل (زماك ملك) يعني محل سردسير و خوش آب و هوا براي اقامت تابستاني پادشاه باشد كه به مرور ايام به زمالك تبديل شده است.
|