گرانی های کشور ؛ یادآور کوبای 2000

کرمانشاه پست : نرگس رضایی - دوستی می گفت هربار که فروشگاه می روم عمیقا احساس اصحاب کهف به من دست می دهد که از قیمت موجود شوکه می شوند. وقتی هم اعتراض می کنی بلافاصله قیمت دلار را پیش می کشند و دهها ادله راست و دروغ ردیف می کنند که در نهایت قیمت ها را تحت تاثیر سوء قرار داده است. حال آنکه برخی از این کالاها تولید داخل هستند و در تولید آنها هیچ ماده و ترکیب خارجی که بتوان با ارز خارجی آن را تهیه کرد استفاده نشده است. او تعریف می کرد حتی از یکی از فروشندگان شنیده که در چند ماه اخیر، گاه دو روز یک بار اتیکت قیمت برخی کالاها را عوض کرده اند. تایید کردم که این تجربه مشترک همه ما در خریدهای اخیر بوده و چه بسا در روزهای آینده اتیکت ها روزانه عوض شوند.
هرچند حرفهای این دوست به دلار و اپیدمی شدن آن بین فروشندگان ختم شد اما اغلب صحبتهایی که در مورد قیمتها می شود از شیر به سیاست می رسد و کمتر کسی را می بینی اعم از کارشناس اقتصادی و مردم عادی که وقتی بحث قیمتها و گرانی و دلار مطرح می شود، سیاست را در ماجرا دخالت نداده و اشاره ای مستقیم به دولت نکند. شکل گفتمانی که سال 2000 میلادی به خاطر فضای مشابه اقتصادی بین مردم کوبا مرسوم بوده و اغلب آنها صحبتهایشان را از سیگار برگ و دلار شروع می کردند و به سیاست می رسیدند.
در این کشور درآمدها به پسو (واحد پول کوبا) بود و کالاها به دلار. حقوق ها برای یک بار خرید در فروشگاه هم کافی نبود و مردم بیم گرسنگی داشتند.
اما اتفاق مهمی که در این بین افتاد این بود که مردم برای تامین هزینه های زندگی به دوز و کلک روی آوردند. طوریکه گفته می شود پاییز سال 2000 برای مردم کوبا دوران دوز و کلک و حقه بازی بود و اقتصاد زیرزمینی آشکارا عمل می کرد: فروش سیگار برگ های دزدی شده از کارخانه ها، فروش سیگارهای تقلبی که در برگ درختان موز پیچیده بودند، تاکسی های غیرقانونی که فقط دلار می گرفتند. تولیدکنندگان از وزن و حجم کالاها کم می کردند، صاحبان کلوب ها خدمات خود را در ازای دریافت دلار ارائه می دادند و بسیاری حقه ها و نیرنگ های کسب دلار که دولت سعی می کرد جلوی آنها را بگیرد. اما مسئله این بود که مردم دیگر نسبت به سابق کمتر از فیدل کاسترو می ترسیدند.
در چنین شرایطی دولت هم کالاهایی را از اسپانیا، فرانسه و مکزیک ارزان می خرید و 4/2 برابر به مردم می فروخت. دولت اسم این کار را "بازیافت ارز" می نامید. اما هزینه این بازیافت را شهروندان می پرداختند. آن هم با اقتصاد زیرزمینی. تجربه ای که این روزها در ایران تکرار شده و به شدت فضای آن روز کوبای 2000 را به ذهن متبادر می سازد. هرچند در برخی جزئیات تفاوت هایی را می توان مشاهده کرد اما در اصل اگر قرار باشد مقایسه ای در این رابطه صورت بگیرد فضای اقتصادی کوبا در سال 2000 شبیه ترین به حساب می آید.