شوالیه آواز ایران، 63 سالگی ات مبارک

ما یک همشهری داریم که شوالیه صدایش می کنیم، همشهری که امروز 63 ساله می شود. این کلمه همشهری وقتی برای نام او به کار می رود چقدر افتخار به دنبال دارد، افتخار برای همه مایی که امروز بدون حضور خودش در این شهر، زادروزش را پیروز می داریم.

نه هدیه ای برازنده اش پیدا شد و نه کارت تبریکی. برای تبریکش دلهامان را به قلم می سپاریم تا خودش کلمات را گویا کند، چند بار نوشتم و پاک کردم و باز نوشتم و پاک کردم فقط و فقط برای یک تبریک ساده. البته فکرش را که می کنم چندان هم ساده نیست، مثلا اگر 29 بهمن به آخر می رسید و او به دنیا نمی آمد و یا به دنیا می آمد اما در یک شهر دیگر، بعد ما وقت و بی وقت به چه کسی باید افتخار می کردیم؟

وقتی صدایش را بین نوای سازها رها می کند، وقتی کشورهای مختلف اروپا میزبان کنسرت هایش می شوند و هزاران ایرانی آن طرف مرزها هوای ایران را از موسیقی او نفس می کشند، وقتی بخشی از جشنواره های فرانسه و برزیل و ایتالیا و مراکش را به اجرای زنده او می سپارند، یعنی خیلی حرف برای گفتنم داری مرد.

ما عادت کرده ایم وقتی نام آواز اصیل ایران جایی هست، تو میکروفون را در دست گرفته باشی و بین نوازنده های گروهت بنشینی ونغمه پردازی کنی. عادت کرده ایم مثنوی های مولانا و حماسه سرایی های 30 ساله فردوسی را از زبان آهنگ های تو بشنویم، عادت کرده ایم در" مثنوی موسی و شبان" تو گم شویم و عرفان نو را تجربه کنیم، عادت کرده ایم تو برایمان در شاهنامه پژوهش کنی و پژوهش هایت را به قالب موسیقی مقامی بکشانی و به گوش ها و دل های ما تحویل دهی.

به نوآوری ها و ابتکارهای خلاقانه ات هم عادت کرده ایم، به اینکه شعر نو را برایمان آواز کنی و این بار تنبور را به شیوه ای نو در کنار گروهت برایمان بنوازی.

شوالیه آواز ایران که نامیده می شوی یعنی همه دنیا می دانند تو همان کودک زاده کرمانشاه هستی که صدایت را از پدرت به ارث بردی، همان کودک 9 ساله ای که اولین برنامه هنری خود را در رادیو کرمانشاه اجرا کرد، همانی که پیش استادهای بزرگ آواز و ساز زدن آموخت، همان که موسیقی محلی و کردی را با زبانی تازه نت زد.

شوالیه کرمانشاهی ما در سالن های معروف دنیا اجرا دارد، از جشنواره های برزیل و ایتالیا و کشورهای اروپا مقام می آورد،ا ما خوی و نوشهر و قزوین را فراموش نمی کند و به هوای زلزله زده ها کنار ارگ بم آواز می خواند.

ساکن تهران شد و با "سخن تازه" اش "آتشی در نیستان" زد، از "زمستان" خواند و از "لولیان"، "آواز اساطیر" را ساز کرد و یک عالمه از مردم ایران با آلبوم هایش لحظه به لحظه خاطره دارند.

با "حیرانی" و "بنمای رخ" و "لاله بهار" و "کیش مهر" و "چاووش" و 40 آلبوم که او می خواند و از کنارصدایش می توان صدای چندین ساز را شنید.

29 بهمن ماه سال 28 شهرام ناظری در کرمانشاه زاده شد، 30 سالی هست که می خواند و می نوازد و برای ایران و کرمانشاه افتخار می آفریند، 30 سالی هست که با صدا و چه چه هایش زندگی می کنیم. هر کدام از ما از بین 40 آلبومش چندتایی را در خانه داریم و از آوازهایش عرفان مولانا و حماسه فردوسی درس می گیریم.

شهرام ناظری شوالیه آواز ایران است، سه تار دست گرفت و از سال 54 تا کنون نام برتر موسیقی و آواز ایران را به او می دهند و از جای جای دنیا نشان طلا دارد.

زادروزش امروز است و خوب بهانه ای به دستمان داده تا یادش کنیم و این یاد را با افتخار همراه کنیم. امروز زادروز اویی ست که همیشه باید صدایش پویا باشد و از بین صدای تنبور و تار و سه تار و دف و نی ماهرانه عبور کند و به قلب ما بچسبد. اویی که باید موسیقی مقامی و کردی و آواز اصیل ایرانی را برای من بخواند و ساز هم بزند.

شهرام ناظری یعنی اصالت آواز ایران، یعنی صدا و سه تار، زادروزش پیروز.

نوشتار از فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه