مصیبتی به نام منصب داران بی ظرفیت

ریجاب نیوز - یک مقدمه کوتاه: ریجاب نیوز، اولین رسانه خبری مستقل شهر ریجاب در این مدتی که فعالیت حرفه ای خود در عرصه رسانه ای را آغاز نموده است کمابیش از طرف اکثریت کاربران – خصوصا ریجابی – مورد استقبال فراوان و تشویق های بسیار قرار گرفته است.

ریجاب نیوز همیشه تمام تلاش خود را معطوف به بیان مشکلات موجود در شهر ریجاب نموده است و سعی کرده با وجود بضاعت بسیار زیاد خود گام هرچند کوچکی به سوی اطلاع رسانی شفاف به مردم خود برداشته باشد.

اما چند صباحی است که از هر سو مورد هجمه های بسیار گسترده ای قرار گرفته است و پیاپی با پیام های تهدید آمیز تعجب آوری از سوی اشخاص مختلف مواجه می شویم و مدیران این سایت با عناوین مختلف مورد تهدید قرار گرفته اند. ما نمیدانیم چه بگوییم جز آن که اطلاع رسانی شفاف را وظیفه خود میدانیم و می دانیم که با مشکلات زیادی نیز روبرو خواهیم بود اما با این وجود تا آن جا که بتوانیم و قادر باشیم به راه خود ادامه خواهیم داد.

در این باب، مقاله ای را در سایت “عصر ایران” در زمان وفات مرحوم حبیبی خواندیم که حقیقتا شرح حال این روزهای صاحبان مناصب در ریژاو و مواجه شان با سایت ریجاب نیوز است که درج آن در این پست خالی از لطف نیست: امیدواریم عزیزانی که حس میکنند تیغ انتقاد به سوی آنان روانه رفته است به این نکته قرآنی توجه داشته باشند که پاسخ هرچیزی باید عین همان چیز باشد اگر ما انتقادی کردیم، شما هم پاسخ دهید و یا از ما انتقاد کنید. تهدید کردن و ایجاد محدودیت مشکلی را حل نخواهد کرد و به این عزیزان میگوییم:گیریم دهان برخی از مردم را هم بستید، با رویش ناگزیر جوانه چه میکنی؟!

مصیبتی به نام “منصب داران بی ظرفیت”

عصرایران – ایران در شرایطی در سوگ ” سیاستمدار با اخلاق” خویش – زنده یاد دکتر حسن حبیبی – است که شماری از سیاستمداران کنونی ، بر خلاف او ، کوچکترین بهره ای از منش و سعه صدر او را ندارند.

هر چند که این قبیل افراد ، هرگز “محترم” بودنی همچون حبیبی را تجربه نخواهند کرد – و شاید هم اساساً چنین احترامی برایشان مهم نیست! – اما واقعیت آن است که حضور منصب دارانی که “سعه صدر” در وجودشان وجود ندارد ، باعث رنج مضاعف جامعه شده است.

یک مثال آشکار در این باب ، «شکایات واقعاً روزمره» ای است که مسؤولان و نهادهای دولتی ، از رسانه ها می کنند و اسباب اتلاف وقت دستگاه قضا و ایذاء اهل رسانه و قلم را فراهم می آورند.

طبیعتاً هر رسانه ای باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشد ، اما این بدان معنا نیست که مسؤولان بدان حد ، بی ظرفیت باشند که کوچکترین نقد و انتقادی را برنتابند و تا کسی در رسانه ها گفت “بالای چشمتان ابروست” ، معاونان حقوقی شان را راهی دادسرا کنند که این رسانه “سیاه نمایی” کرد و “جو ناامیدی” در جامعه ایجاد نمود و به “اشاعه اکاذیب” پرداخت و “تشویش اذهان” و … !

حتی گاه برخی صاحب منصبان ، به خاطر یک کاریکاتور ساده ، چنان به خشم و خروش آمده اند که تا محکومیت کاریکاتوریست به شلاق از پای ننشسته اند!

مشکل عمده این قبیل دولتمردان و کرسی داران این است که بی آن که ظرفیت داشته باشند ،پست و سِمت گرفته اند. کسی که منصب های بلند پایه می گیرد ، باید بداند که هر منصبی ، لوازم خاص خود را دارد و لازمه مشترک همه مناصب ، “داشتن سعه صدر” و “ظرفیت نقد پذیری”است ، حال ممکن است بخشی از نقدها حتی وارد هم نباشد و نکته همین جاست.

کسی که سمتی را می گیرد ، باید بداند که فرق است بین او ، “وقتی در کنج خانه نشسته یا یک کارمند معمولی است” و “هنگامی که در سمتی بالاتر و مورد توجه جامعه قرار دارد”.

کسی که از کاریکاتور خودش وحشت دارد ، بیمناک آن است که نکند فلان روزنامه در سرمقاله اش ، عملکرد او را زیر سؤال ببرد ، نگران خبرهای خبرگزاری ها درباره خودش هست ، می ترسد که عکس او ، هنگامی که خمیازه می کشد ، چاپ شود ، واهمه آن را دارد که فلان سایت درباره او نظرسنجی کند و نتایج مطلوبش نباشد و … اساساً «بی جا می کند که سمت می پذیرد و صندلی اشغال می کند» و بعد هم راه می افتد و از زمین و زمان و این رسانه و آن منتقد شکایت می کند که به او نازک تر از گل گفته اند!

اگر مرحوم حبیبی هم همانند برخی مسؤولان کنونی بود، مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) ، باید در گوشه زندان جان می سپرد و اگر دستگاه قضا می خواست به همه شکایت های مسؤولان ترتیب اثر بدهد ، هیچ روزنامه نگاری خارج از حبس نبود!

مسؤولانی که سعه صدر ندارند ، نه تنها خود را در گذر زمان ، بدنام می کنند ، بلکه با تنگ کردن عرصه بر رسانه ها ، جامعه را نیز از برکات نقد محروم می کنند.

این قبیل منصب داران بدانند که اگر مدام مورد انتقاد باشند ، بدان معنا نیست که از چشم مردم ساقط می شوند ، بلکه جدا از وارد یا وارد نبودن نقدها ، جامعه آنها را به عنوان افرادی که دلی بزرگ دارند ، خواهد ستود ، همان طور که دیروز “سعه صدر” و “شعور بالا” ی «معاون اول» مورد ستایش بود و امروز و همیشه نیز “سعه صدر” و “شعور بالا” ی «حسن حبیبی» مورد ستایش است و خواهد بود.

جعفر محمدی